دیکشنری
packing sheet
pækɪŋ ʃit
فارسی
1
عمومی
::
كمپرس، حولهتركهبتنبیمار بپیچند، لفافبار پیچی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PACKED IN DOZENS
PACKED IN LIKE SARDINES
PACKED LIKE SARDINES
PACKED OIL
PACKED TOWER
PACKER
PACKET
PACKET BOAT
PACKET HEADER
PACKET SWITCH
PACKET SWITCHING
PACKING
PACKING DENSITY
PACKING FACTOR
PACKING NEEDLE
PACKING SHEET
PACKINGHOUSE
PACKINGPLANT
PACKMAN
PACKSACK
PACKSADDLE
PACKTHREAD
PACO RABANNE INVICTUS
PACO RABANNE POUR HOMME BY PACO RABANNE
PACT
PACT SUNT SERVANDA
PACTA SUNT SERVANDA
PAD
PAD BEARING
PAD DOWN
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید